بسمه تعالی

 با همت بخش آموزش موسسه روز جمعه 1396/1/25 مجلس جشنی به مناسبت میلاد امام علی (ع) برای 270 نفر از بچه های کلاسهای مهتاب به همراه مادران و برخی از دوستان برگزار گردید. در تهیه گزارش این جشن از دو تا از بچه های کلاسهای مهتاب خواستیم تا با قلم و دیدگاه خود گزارشی از این جشن برای ما بنویسند. در ادامه هر دو گزارش را که بسیار جالب و جذاب است می خوانید.

گزارش اول: به قلم خانم الهام حسینی (16 ساله)
ما بچه های کلاس مهتاب به جشنی که به مناسبت میلاد امام علی (ع) در موسسه امام هادی (علیه السلام) برگزار شده بود، دعوت بودیم. من و مادرم به دلیل اینکه قرار بود مدرسه موسسه را تزئین کنیم چند ساعت زودتر از بقیه به محل برگزاری جشن رفتیم. درگیر تزئین کردن بودم که عده ای دیگر از بچه ها آمدند و مشغول آماده کردن تنقلات پذیرایی مراسم شدند، عده ای دیگر هم در گوشه ای درگیر تمرین نمایش بودند، سالن به شدن گرم بود ولی حال و هوای بچه ها شور دیگری داشت. ساعاتی بعد همه جا تزئین شده و بساط پذیرایی هم آماده بود، تقریبا همه ی مهمانان مان هم آمده بودند. بچه ها خوشحال و شاداب مشغول گفت و گو بودن که ناگهان صدای سرود دسته جمعی ای از میان بچه ها بلند شد و همه با تعجب از سرود ساکت شده بودند و گوش می دادند. بعد از به پایان رسیدن آن مجری برنامه با نام و یاد خدا شروع کرد.

اولین برنامه قرائت آیاتی از سوره فتح توسط یکی از دبیران بود. بعد از قرائت سرود دیگری به مناسبت ولادت امام علی (علیه السلام) توسط یکی دیگر از کلاس های مهتاب خوانده شد و بعد با صلواتی که بچه ها در پایان سرود گفتند، گروه نمایش به صحنه آمد و شروع به اجرای طنزی که آماده کرده بودند کردند، هر دیالوگی که گفته می شد تمام سالن با صدای خنده بچه ها و خانواده هایشان سپری شد، نمایش با مزه ای بود. در پایان نمایش هم سرود دیگری در وصف امام علی (علیه السلام) خوانده شد و بعد مجری شروع کرد به اعلام برندگان مسابقات نقاشی و حفظ قرآن کریم و دادن جوایزی نفیس و ارزنده به برندگان. بعد هم خانم فردوسی بر روی صحنه آمد و تک تک دبیرها را صدا زد و از آنها خواست که بچه های فعال کلاسشان را به بقیه بچه ها و خانواده ها معرفی کنند و از زحمات بسیاری که دبیر های محترم برای بچه می کشند تشکر کرد. در پایان این بخش از برنامه هم از تمامی بچه های که در به وجود آمدن فصل نامه موسسه مهر امام هادی (ع) زحمت کشیده بودند تشکر و جوایزی به آنان داده شد.

 دیگر وقت مولودی و شادی بچه ها فرا رسیده بود، مولودی زیبا در وصف امام علی (علیه السلام)، مبعث پیامبر (ص) و … در همان میان بود که از بچه ها با آجیل و شکلات و شیرینی پذیرایی شد و در پایان مولودی هم به کسانی که در بسته آجیل شان حدیثی قرار داشت هدیه تعلق گرفت، بچه ها حدیث های اهل بیت (ع) را بلند می خواندند و جایزه می گرفتند و بعد هم به کسانی که حدیث های خوانده شده را از حفظ می خواندند جایزه می دادند.

مراسم به پایان رسید و از بچه ها با شام (قورمه سبزی) پذیرایی شد، و بعد از خواندن نماز به طرف خانه هایشان راهی شدند.

گزارش دوم: به قلم خانم رؤیا معصومی
و بالآخره تاریخ 96/1/25 فرا رسید. بچه های موسسه فرا رسیدن آنرا لحظه شماری می کردند، قرار است جشنی به مناسبت ولادت شاه جهان امیرالمومنین علی (علیه السلام) برپا شود. این جشن روز جمعه بود، عده ای از بچه ها زودتر آمده بودند، برای آماده کردن سالن و پذیرائی از مهمان های عزیز، و عده ای دیگر برای آماده شدن و تمرین برنامه های که قرار است برای مهمان های گرامی برگزار شود.

سالن با مهارت خاصی تزئین شده بود بر روی میز هدایای مختلفی چیده شده بود، بچه ها هر کدام مسئولیتی داشتند، عده ای انتظامات، عده ای مسئول پذیرای، کار با نظم و ترتیب پیش می رفت. صمیمیت و گرمی بین بچه ها به وضوح دیده می شد و با شوق و ذوق مشغول انجام مسئولیت خود بودند، خانم فردوسی با اینکه تمام سنگینی کارها به دوش ایشان بود ولی با لبخند و شادی از بچه ها استقبال می کردند و برتمام امور نظارت داشتند.

 کم کم مهمان های عزیزمان از راه رسیدند. سالن از مادران که سمت راست و بچه ها سمت چپ پر بود، پس از چند دقیقه یکی از مربیان با صوت دلنشین خود و قرائت چند آیه از قرآن فضای معنوی و آرام بخش را ایجاد کرد و بعد از آن مجری عزیزمان از بچه ها خواستند نمایش طنز خود را اجرا کنند، نمایش طنز تست هوش بود که حسابی همه را خنداند هر کدام از کلاس ها سرودی کوتاه را آماده کرده بودند که میان برنامه بخوانند. هر کلاسی استرس و ذوق خودش را داشت، پس از سخنرانی خانم گرجی هر کدام از دبیران کلاس مهتاب یک تا هشت بچه های نمونه خود را معرفی کردند. و البته لازم به ذکر است که کلاس خانم جوادی تمام شاگردانش نمونه بودند، سپس از بچه های نشریه قدردانی شد و هدایایی شامل یک جلد کتاب به آن ها اهداء شد و بعد از آن قدردانی و سپاس از حافظان قرآن کریم بود، هر کدام با توجه به رتبه که بدست آوردند مبلغ چند صد هزار پول جایزه داده شد. پس از آن به نقاشان ماهرمان که در مسابقه شرکت کرده اند و برنده شده اند نیز چندصدهزار پول داده شد. همهمه ای و شادی بچه ها و صدای دست زدن آن که سالن را پرکرده بود پس از تمامی این ها مولودی خوان با صدای رسا و زیبای خود مجلس ما را گرم نمودند و بچه ها با تمام انرژی دست می زدند و تکرار می کردند.

در آخر بسته های تخمه بین بچه ها پخش شد. با توجه به حرف خانم فردوسی در داخل بعضی از بسته ها نوار کاغذ کادویی هست که پشت آن نصف یک حدیث است و هرکس چنین بسته ای به دستش رسید، باید با توجه به طرح کاغذ کادو شخص دیگر را که مثل همان کاغذ کادو در بسته تخمه داشته را پیدا کند تا حدیث کامل شود. بچه های خوش شانس کاغذ های خود را بالا گرفته بودند و به این سو و آن سو می رفتند تا کاغذ کادوی شبیه خود را پیدا کنند، تا اینکه همه توانستند حدیث خود را کامل کنند، خانم فردوسی اعلام کرد حفظ آن جایزه دارد و احادیث را با صدای بلند و شمرده شمرده خواند. بچه ها تند تند به دنبال مداد و دفتر یا هر چیزی بودن که احادیث را یادداشت کنند. سه حدیث و سه تا از بچه های خوش شانسمان برنده شدند و هدایای زیبایی را بردند و در آخر با دادن شام و خدا حافظی با بچه ها و مادران به این جشن خاتمه دادیم.

خواننده گرامی این جشن عالی بود چون مدیر آن خانم فردوسی بود !!! و همکاری بچه های شیطون